نسیم فروردین - مرضیه

نسیم فروردین و زان به بستان شد

زنو غنچه ، چمن گلستان شد

بیا به بستان ، ببین گلستان ، شکوفه باران

در این بهار ای گل ، تو از جفا بگذر

چو باده گلگون ، دلم بدست آور

چو لاله بگشا ، زخنده لبها ، چولاله خندان شود

نگاه نرگس مست ، بنفشه خندان است

ز نغمه بلبل ، به طرف باغ و چمن ، به عشوه آمد و گفت

گرفته نیلوفر بنفشه را در بر

گلهای بهار ، بی باده و یار ، آید به چه کار ؟

در جهان هستی ، ز می پرستی

غم از دل زاید ، به دل نشاط آید

در گلزار و چمن ، چو گل خنده بزن ، ای زیبا گل من

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر