ماشین مشدی ممدعلی - جواد بدیع زاده

ماشین مشدی ممدعلی ارزون و بی معطلی

این اتولی که من میگم فورد قدیم لاریه
رفتن توی این اتول باعث شرمساریه
نه بابِ کورس شهریه نه قابل سواریه

بار کشیده بس که از قزوین و رشت و انزلی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

ماشین مشدی ممدلی صندلیاش فنر داره
بلیت فروش مشدی و شوفر بی هنر داره
بهر مسافرین خود زحمت و دردسر داره
رفتن با اتول بود باعث کوری و شلی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

مسافر از بوی اتول تا میشینه کسل میشه
از متلک شنیدن و بور شدن خجل میشه
بس که فشار به اون میاد دچار درد دل میشه
پاره شود لباس اگر گیر کند به صندلی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

این اتولی که از قفس تنگتره و کوچکتره
جای چهل مسافر گنده و چاق و لاغره
شوفره بس که ناشیه اتول همیشه پنچره
راه نرفته در میره لاستیک چرخ اولی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

این اتول شکسته از سیستم قدیمیه
تایر اون قراضه و پیستون اون لحیمیه
شوفره دائما پی لوده گری و ...
سر بالایی نمیکشه مگر با خیلی معطلی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

بس که ماشاالله محکمه راه نرفته پنچره
از حلبی شکسته ها ساخته مبل و صندلی
ماشین مشدی ممدلی ارزون و بی معطلی

۱ نظر:

  1. فکر می‌کنم کلمه مورد نظر به جای علامت سوال کلمه "بور" است.

    پاسخحذف