گریه‌ی مستی - ابی

تو كه قاصد عشقی تو بيداری و خوابم
تو كه ديدی از عشقت ديگه خونه خرابم
بگير اين غمو از دل بگير اين شبو ازمن
تو ای همسفر عشق پرو بالمو نشكن

شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده
ببين مستی چشمات عجب معركه كرده

من از هر چی گذشتم به عشق تو رسيدم
چه هنگامه ی عشقی تو چشمای تو ديدم
اگه بی تو شكستم به پای تو نشستم
با اين آتيش قلبم با اين گرمی دستم

شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده
ببين مستی چشمات عجب معركه كرده

تو ای اومده از عشق تو دستات يه كمنده
من سر به گريبون دلم پيش تو بنده
دل عاشقم از تو بهونه نمی گيره
می خواد با تو بمونه می خواد بی تو بميره

شب گريه ی مستی شب عشق يه مرده
ببين مستی چشمات عجب معركه كرده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر